بهانه های زندگی

سلام قند عسلا... سلام ناز پسرا...فدای دوتاییتون که حسابی شیطون بلا شدین مخصوصا شما مبین خان فدات شم که بوسیدن و یاد گرفتی البته خیلی وقته همچین از نوع آبدارم بلدی...وشما آقا سجاد جیگر طلا امسال کلاس دومی مدرسه ات هم عوض کردی امسال میری مدرسه ی امام هادی خداروشکر مدرسه ی خوبیه مجتبی جونم تو مدرسه ی شماست کلی هم باهم بازی میکنید و از کلاس و خانم معلمتونم راضی هستی خداروشکر البته یه پسر خیییییییییییییییلی تپل پیشت میشینه که شما اصلا خوشت نمیاد حالا قراره مامی جونت بیاد صحبت کنه و جات و تغییر بده شبا هم تحفیظ قران داری ریاضیت خوبه املات بد نیست البته خانومتون میگه به خاطر اینکه چهار ماه تعطیل بودن یه خورده کند پیش میره بعدش درست میشه زبانم داری ...

سلام عزیزای من جیگرای من خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟خداروشکر...سال نو مبارک...ببخشید خاله جونا من دیر به دیر میام بهتون سر میزنم خالتون یه کم تنبل شده ههههههههههههه سجاد جونم تو که حسابی مشغول درس و مدرسه ای مبین جونم که دوهفته ای میشه راه افتادی و حسابی با راه رفتنت ذوق میکنی همه جا برا خودت میری خیلی هم قلدر شدی زورت حسابی به داداشی میرسه هههههههههه...ایفون و تلفن زنگ میزنه تو هم سریع میگی دیه چشماتم گرد میکنی و دور و برت و نگاه میکنی عاشق عینکی دایم عینک مامانی جون  و ازش میگری به خاطر همین مامانی یه عینک بدون نمره ی اضافی داشت شیشه هاش و دراورد و داد بهت تو هم کلی باهاش بازی میکنی و میزاری رو چشمات مثل نخود میشی جیگرت و برم من نمکدون...واسه تعطی...

سلام جینگیلای خاله خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟خوشید؟؟؟؟؟؟؟؟؟سلامتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خدارو شکر منم خوبم...میدونین چند وقته نیومدم اینجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟یه عالمه وقته...سجاد جونم تو که حسابی مشغول درس و مدرسه ای دستتم بد نیست ناخونت تازه افتاده یکمی رشد کرده...راستی اینجا ننوشتم چی شده بوده دستت...اره خلاصه اوایل مدرسه ها دوست جونای سجاد یه لطف بزرگ در حقش کردن دست کوچولوش و گذاشته بودن لای در دو تا از انگشتاش اسیب دیده بود که چند روز تو اتل بود که خداروشکر الان بهتر شده خب بگذریم بیاییم سراغ این مبین قلمبه...جیگر خاله ...نفس خاله...الان برا خودش ٤ دست و پا میره میشینه از در و دیوار و مبل و صندلی میگیره وایمیسته بعد برمیگرده نگاه میکنه که بگه اره دیگه منم برا خودم مردی شد...

سلام جیگرای خاله خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟/الاهی شکر ببخشید خاله جونا کم میام وبتون و اپ کنم اخه هم خاله جونتون یه خورده تنبله هم اینکه اتقاق خاصی نیوفتاده بود امروز ولادت امام هادی علیه السلام هست عیدتون خیییییییییلی مبارک والانم ما تو دهه ی ولایت هستیم بازم مباااااااااااااارک ودیگه اینکه شب عید غدیر عروسی داریم اخ جون... واخرین مطلبم اینکه بابایی جونتون دو سه هفته ای میشه یه ماشین خوشمل و ناز خریده مبارکتون باشه نفسای من دوستون دارم گلهای نازم ...

سلام عسلای خاله خوبید دیشب دوتاییتون دیر خوابیدین اخه مامان خانومتون مریض بود مسموم شده بود شما رو گذاشتن خونه ی مامانی خودشون رفتن دکتر تا سرم زد و اومد تقریبا ساعت ١٢ شد خدا رو شکر الان خوبه ولی یه کم سر درد داره دعا کنید خوب بشه الان زنگیدم خواهری سجاد رفته بود مدرسه مبینم لالا بود مامانی هم رفته بود پیشش که تنها نباشه دیگه همین فعلا خبری نیست دوستون دارم یه دنیا ...

...

...

طفلی مامانتون چی میکشه از دستتون شعر گفتم براتون ...

...